کد مطلب:315273 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:214

یکی از نوزادان را عباس نامیدم و دیگری را حسین
مؤلف كتاب «قبس من كرامات العباس علیه السلام» می نگارد:

در یكی از زیارت هایی كه به حرم حضرت عباس علیه السلام مشرف شدم، دیدم مردم در صحن جمع شده اند، به سوی جمعیت رفتم، دیدم مردی از كشور عمان (مسقط) چند رأس گوسفند آورده با چند قصاب كه آنها گوسفندان را ذبح نموده و گوشت ها را میان مردم تقسیم می نمایند.

از مرد عمانی از سبب تقسیم گوشت سئوال كردم.



[ صفحه 530]



جواب داد: من پانزده سال است ازدواج نموده ام، ولی از نعمت اولاد بی بهره هستم و همیشه عیالم پس از دو ماه از بارداری سقط جنین می نمود و بچه ی او می افتاد. كار به جایی رسید كه به مشهورترین پزشك ها مراجعه نمودیم؛ ولی نتیجه نگرفتیم.

سپس به گفتارش ادامه داد و گفت: در سال 1998 میلادی مادرم پیشنهاد داد كه به عراق برویم و متوجه كربلا شویم و متوسل به حضرت عباس علیه السلام گردیم و از خداوند مسألت نماییم كه خداوند به واسطه ی حضرت اباالفضل علیه السلام فرزندی به ما روزی فرماید.

ما به كربلا آمدیم و پس از ادای زیارت و بازگشت به وطن، پس از چند ماهی همسرم گفت: در خود احساس ناراحتی می نمایم.

با شتاب او را نزد پزشكی - كه سابقا پیش او می رفتیم - بردم. پس از آزمایش گفت: در همسرت نشانه های بارداری مشاهده می شود.

پیوسته انتظار می كشیدیم، تا ماه پنجم فرارسید. باز نزد پزشك رفتیم و پس از آزمایش اظهار نمود كه همسرت باردار می باشد و دوقلو هستند.

از شدت خوشحالی باور نمی كردم و منتظر بودم، تا این كه وقت وضع حمل فرارسید و همسرم را به بیمارستان منتقل نمودم. دقایقی نگذشت همسرم دو فرزند آورد. یكی را عباس نامیدم و دیگری را حسین.

الآن هر دو در دامان مادرشان هستند و من هم به كربلا آمده ام تا هم این مرقد مطهر را زیارت كنم و هم به نذرم وفا نمایم كه به بركت حضرت عباس علیه السلام از نعمت اولاد بهره مند شدم. [1] .



[ صفحه 531]




[1] همان مصدر ص 30.